عشق کوچولوی ما

ورود به هفته 21 هوراااااااااااااااااا

سلااااااااام دخمل خوشگل ماماننننننننن..خوبی عزیز دلم؟ خیلی خوشحالم که به سلامتی هفته 20 رو هم پشت سر گذاشتیم و به وسط راه رسیدیم...قربونت برم که واسه دیدن و بغل کردن و بوئیدنت بیتابمممممم دختر قشنگ و ملوسم از وقتی اومدی تو زندگیمون همه دنیای منو بابایی شدی...تصور کردنت از خود بیخودمون میکنه و دائم حرفت تو خونه هست و همش میگیم ایشالا سال دیگه 3تایی اینکارو میکنیم و یه دخمل ناز و تپلی پیشمونه. فدای تک تک سلولات بشم که اینقدر ناز و معصومی...هیجان دیدن دختری که از وجود منو بابایی هست و عشق خالصانه ما رو تجلی میکنه یه لحظه هم ارومم نمیذاره. ملوسک خوشگل مامان هر روز داره حضورشو با ضربه های کودکانه اش اعلام میکنه. قربون اون دست ...
27 خرداد 1393

اولین حرکات دخمل نازمون

مامان فدات بشه عشق خوشگلم. چند روزی بود که چیزی مثل نوک زدن جوجه تو دلم حس میکردم و از تصور اینکه تو عزیز دلم داری حرکت میکنی از خوشحالی از خود بیخود میشدم تا اینکه 5 شنبه شب (18 هفته و 2روز) که با بابایی بیرون بودیم یه آهنگ شاد گوش میکردیمو من صداشو زیاد کردم یهو احساس کردم یه قسمت از شکمم به اندازه یه سکه تکون خورد و خیلیییییییی واضح بود. نمیدونی چقدررررررررر خوشحال بودم از اینکه اولین بار کاملا حس کردم خودتیییییییییی...دو سه باری این ضربه ادامه داشت و منو بابایی فقط قربون صدقت میرفتیمممممم. ای خدااااااااا این لحظه ناب رو قسمت همه منتظرا بکننننننننن  دخمل عروسک خودم از اون شب روزی دو سه بار حرکتتو کامل احساس میکنم و هر روز ک...
18 خرداد 1393

سونوی آنومالی و دیدار دوباره بابایی با عشق کوچولو

سلاااااااااااام قشنگه مامانننننن...خوبی عشق 18 هفته و 5روزه خودم؟؟؟ قربونت برم که هر روز بزرگتر میشی و شکم مامانی رو هل میدی جلو خوشگل خودم منو بابایی با هزار عشق و امید یکشنبه 93/3/11 رفتیم سونوگرافی زعیم تا دوباره نی نی نازمون رو حسابی ببینیم و انرژی بگیریم..از همون لحظه ورود کلی با آقای دکتر گفتیم و خندیدیم و بابایی از همون شروع کرد به فیلم گرفتن. الهیییییییییییییی همین که تصویرتو تو صفحه دیدیم باورمون نمیشد اینقدر بزرگ شده باشی مامانی. فدات بشم که دیگه کاملا همه چیت معلوم بود اسکلته صورتت کاملللل مشخص بود دستای نازت با انگشتای خوشگلت پاهای گوگولیت خلاصه خیلی واضح بود تصویرت ملوسکمممممم.. اولین چیزی که دکتر گفت اینه که...
18 خرداد 1393

ورود به هفته 18 و دیدن عشق کوچولوووووووو

سلااااام سلاااااااام خوشگل من..خوبی ملوسکم؟ امیدوارم همیشه خوب و سلامت باشی و جات تو دل مامانی خوبه خوب باشهههههه. قربونت برم که امروز وارد هفته 18 شدی ای خداااااااااااا دیگه داری حسابی بزرگ میشیا عزیز دلم...اینقدر شیمکویی که خدا میدونه. بابایی که میگه دخمله من تپلیهههههههه قشنگ مامان دوشنبه 5 خرداد نوبت دکتر داشتیم و رفتم و تو عروسک دوست داشتنیمو چند ثانیه دیدم..وای فدات بشم که بزرگ شده بودییییییییییی دلم میخواست از تو همون مانیتور بخورمتتتتتتتت..نمیدونی چقدر تصورت میکنم و منتظرم بیای بغلمو حسااااابی فشارت بدم خوشگلم. خانوم دکتر گفت خدارو شکر همه چی خوبه و قرار شد یکشنبه 11 خرداد بریم سونوی آنومالی. ایشالا که همه چی خوبه و عشق ناز...
7 خرداد 1393

ورود به هفته 17 مبارککککککککککک

سلاااااااااام عشق کوچولوی نازمممممممم..خوبی مامانییییییی؟ فدات بشم که اینقدر ماهی که اصلا اذیتم نمیکنی. قربونت برم که از همین الان معلومه خیلی ملوسکییییی..خوشگل مامان به امید خدا دیروز هفته 16 رو تموم کردیمو وارد هفته 17 شدیم. نمیدونی چه لذتی داره وقتی این روزا میگذره و به احساس کردن شیطنت هات و حرکاتت نزدیکتر میشم. بیصبرانههههههه منتظر اون لحظم عزیز دلم. امروز ایشالا میرم آز مرحله دوم غربالگری که امیدوارم همه چی خوب باشه. هفته بعد هم نوبت دکتر دارم و احتمالا سونوی سلامت که دیگه جنسیت کوچولوی قشنگمو قطعییییییییی میفهمیم و راحت میتونیم برات خرید کنیم. عروسک نازم نمیدونی از موقعی که  اومدی تو دل مامانی چه برکتی با خودت آوردی فدا...
31 ارديبهشت 1393

نمایشگاه کتاب!!!

سلاااااااااااام خوشگل مامان...امیدوارم که خوبه خوب باشی و حسابی بزرگ شده باشی ملوسکمممممممممم. قربونت برم که اینقدر ماهییییییییی و مامانی رو اذیت نمیکنی فدات بشمممممم. اول بگم که هفته پیش با بابایی رفتیم و جواب آز غربالگریتو گرفتیم که خدارو شکر نتیجش خوب بود..هنوز فرصت نکردیم ببریم دکترم ببینه گلمممممم دیروز صبح بابایی به خاطر کاری میخواست بره تهران. جمعه بود و منم خواب بود تا اینکه بیدار شدم و دیدم بابایی داره آماده میشه و بهم پیشنهاد داد اگه دوست داری توام بیا بریم و از اونجا هم میریم نمایشگاه کتاب و میگردیم..منم قبول کردم و خلاصه سریع حاضر شدم. کار بابایی خیلی زود تموم شد و رفتیم نمایشگاه کتاببببببب اونم فقط به عشق تو عزیز دلم که واست ...
20 ارديبهشت 1393

و اما نتایج سونوی nt

عزیز دلم خدارو شکر تا اینجا که نتیجه سونو خوب بوده.. ضربان قلب کوچولوت 158 بود CRL: 64 mm FL: 8 mm BPD: 19 mm NT: 1.4 mm استخوان بینی و مغز و جمجمه و ستون فقرات و شکم و معده و مثانه و دستها و پاهاتم خدارو شکر دیده شد و نرمال بود.. سن جیگر مامان هم 12 هفته و 3روز بود که تنها یه روز با حساب خودم اختلاف داشت خوشگلممممم.. تاریخ زایمان رو هم 18 آبان 93 زدن و طول سرویکسم هم 40 میلیمتر بود فدات بشممممممممم   امیدوارم جواب آزمایش خون هم خوب باشه و به سلامتی ماه سوم رو پشت سر بذاریمو وارد ماه 4 بشیم هورااااااااااااااااااا...   وووووووووو این هم عکس عشق خوشگللللللللللل مااااااااااا که ژست گرفته و دستشو گذا...
16 ارديبهشت 1393